به گزارش شهرآرانیوز، در آن زمان تیم منتخب خراسان به صلاحدید مربی منتخب از بازیکنان باشگاهها و شهرستانها انتخاب میشد و در مسابقات به رقابت میپرداخت. در اولین دوره بازیها حاجآقای قیاسی تیم منتخب را مربیگری میکرد و پس از سه بازی بههردلیل که خودش بهتر میداند، از تیم کنارهگیری کرد. آن موقع بیشتر بازیکنان تیم منتخب ابومسلمی بودند و بیشتر از یکیدو بازیکن خارج از تیم ابومسلم موقعیت بازی پیدا نمیکردند. طبیعی هم بود. چون جناب قیاسی مربی ابومسلم بود و برنامههای تاکتیکیاش با آن تیم هماهنگی بیشتری داشت و با گذراندن دوره عالی مربیگری دتمار کرامر آلمانی، طبیعی بود که تحتتأثیر آن تفکرات هم باشد. بههرحال پس از سه بازی جناب قیاسی کنارهگیری کرد و قرعه به نام من افتاد که مربی تیم پیام بودم و در دانشگاه تدریس میکردم و هیئتفوتبال وقت به مدیریت میرزاییان از من خواستند که کار را به عهده بگیرم و من از حاجمهدی رخصت گرفتم و کار را شروع کردم. هم جوان بودم و نترس و هم بیتجربه و خام از نظر تماشاگران. اما نترسیدم و خطر کردم و دل به دریا زدم، منتها با تفکری دیگر که اعتقاد داشتم جدا از نتیجه باید منتخب خراسان همه استان را نمایندگی کند و در عمل هم در سه سالی که در لیگ قدس بودم، با نتیجهگیری متوسط بازیکنان زیادی به این تیم اضافه شدند و خودی نشان دادند. طبیعی بود که باز هم تیمهای ابومسلم و پیام نفرات بیشتری در تیم داشته باشند و شهرستانیها و باشگاههای دیگر هم میدانستند اگر در مسابقات استان و باشگاهها خوب ظاهر شوند، به کار گرفته خواهند شد. در دوره اول و دوم من مربی بودم و سال سوم خود حاجآقا برگشت و نتایج خوبی هم گرفت. در سال چهارم جناب قیاسی رئیس هیئت شد و دوباره به من که مربی ابومسلم در آن موقع بودم، تکلیف کرد که سرمربی خراسان شوم. در عین حال در آن زمان تماشاگران پرشور در داخل و خارج از خانه از تیم حمایت میکردند و ما با امکانات اندک نسبت به رقیبان با آنها میجنگیدیم. من هم با بعضی بازیکنان مانند اکبر میثاقیان و حسین امیدوار چندسالی بیشتر اختلاف سن نداشتم و با ارتباط روانی با بازیکنان و استقبال بازیکنان از من و قبول تدریجی تماشاگران و لیدرها که من را بهسختی پذیرفتند، تلاشهای زیادی کردم تا موفق شویم. اوج رقابت ما در آن سالها با منتخب مازندران بود که جوانان و تماشاگران آن زمان بسیار به این دو تیم حساس بودند و اتفاقات زیادی هم در ساری و هم در مشهد بین تماشاگران و بازیکنان رخ میداد. پنج تن از بهترین بازیکنان منتخب آن روزهای مشهد ناباورانه آسمانی شدهاند و ما را داغدار و ماتمزده کردهاند؛ غلام نوروزی، محمد اعظم، سیدکاظم غیاثیان، محمد تشکری و حسین لعلیوسفی از بازیکنان درخشان منتخب بودند که حالا آسمانی شدهاند. در دهه ۶۰ ما با تیم منتخب دو بازی خاص هم داشتیم؛ یکی با تیمملی کرهشمالی بود که رکورد تماشاگر ورزشگاه را شکست و مردم تا لب خط داخل زمین آمدند و نشستند. بازی خراسان با کرهشمالی بدون گل مساوی شد و تیم کرهشمالی چند بازی دیگر در استانهای دیگر برگزار کرد که همه را برنده شد، اما خراسان در آن روز در میان انبوه تماشاگران سربلند شد. دیگربازی مهم با تیمملی سوریه بود که خیلی خوب بازی کردیم و موفق شدیم ۲ بر ۱ سوریه را شکست دهیم.